شناسه : 3943
نویسنده : استان کرمان
عکس
دانشجوی حقوق دانشگاه تهران

شهید حسن باقری

شهید حسن باقری بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در فروردین ماه ۵۸ تصمیم به تحصیل در رشته علوم انسانی گرفت و بعد از مطالعه در رشته حقوق قضایی،دانشگاه تهران قبول شد.اما وقتی دشمنان بعثی به سرزمین اسلامی ایران حمله کردند، مبارزه در جبهه علمی را رها کرده و وارد جهاد در راه خدا شد.

مختصری در زندگی نامه شهید

شهید غلامحسین افشردی مورخ ۲۰ اسفند ۱۳۳۴ مصادف با ولادت امام حسین(ع) در خانواده ای مذهبی در شهر تهران پا به عرصه وجود گذاشت. مادرش با شغل خیاطی و پدرش با کارگری در یک خانه استیجاری به تربیت دینی این نوزاد پرداختند. در هنگام تولد اندام لاغر و ضعیفی داشت. نامش را غلامحسین گذاشتند تا به احترام و عظمت مولایش حسین(ع) خداوند سلامتی اش را تضمین کند. بعد از ابتلا به چندین بیماری خطرناک از جمله دیفتری و سیاه سرفه از دام این بیماری ها نجات یافت و دوران پر مخاطره ای را پشت سر گذاشت. در سن دو سالگی همراه خانواده اش راهی زیارت مولایش امام حسین (ع) شد. او در کودکی به خواندن نماز و فرائض دینی علاقه شدیدی داشت. یکی دیگر از ویژگی های بارز او که در کودکی داشت نظم بود که حرف اول را در زندگانی اش می زد. اخلاق نیکوی وی باعث شده بود وقتی هم سن و سالانش با او صحبت می کردند احساس می کردند که با فردی بزرگتر از خود سر و کار دارند. فعالیتهای دینی و سیاسی اش را از دوره دبیرستان شروع کرد. مسئولین مدرسه برای این که آتش انقلابی که در سینه غلامحسین روشن شده بود شعله ورتر نشود اقدام به خاموش کردن این آتش در درون او می نمودند و مداوم او را اذیت می کردند حتی یک بار هم که مادرش به مدرسه رفته بود در حضور او به صورت غلامحسین سیلی زده بودند تا از کارهایش دست بردارد اما غلامحسین به راه خویش ادامه می داد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در فروردین ماه ۵۸ تصمیم به تحصیل در رشته علوم انسانی گرفت و بعد از دو هفته مطالعه در رشته حقوق قضایی دانشگاه تهران قبول شد. در کنار تحصیل کار در روزنامه جمهوری اسلامی را شروع کرد و بعد از یکسال در سال ۵۹ وارد اطلاعات سپاه شد. برای او نام مستعار حسن باقری را انتخاب کردند. وظیفه او شناسایی گروهک ها بود. زمانی که دشمنان بعثی به سرزمین اسلامی مان حمله کردند، غلامحسین مبارزه در جبهه فرهنگی و سیاسی را رها کرده و وارد جهاد در راه خدا شد. بعد از مدتی با بروز لیاقت و خصوصیات منحصر به فرد خود در ردیف فرماندهان سپاه قرار گرفت. در دی ماه سال ۵۹ مسئولیت یکی از معاونت های ستاد عملیات جنوب به وی سپرده شد. در عملیات امام مهدی(عج)، الله اکبر، فتح و دهلاویه نقش به سزایی ایفا کرد. همچنین در عملیات ثامن الائمه محورهای دارخوین و جاده ماهشهر را هدایت می نمود. در عملیات طریق القدس از طرف سپاه به عنوان فرمانده لشگر نصر و در عملیات آزادسازی خرمشهر فرمانده قرارگاه مشترک عملیاتی انتخاب شد. او در تصرف شلمچه و خرمشهر فعال ترین و سخت ترین وظایف را عهده دار بود. آخرین مسئولیتی که به غلامحسین واگذار شد جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. سرانجام در ۹ بهمن سال ۱۳۶۱ هنگامی که دوستان غلامحسین برای دیدار امام(ره) به تهران عزیمت کرده بودند او و چند تن دیگر برای شناسایی محور عملیاتی والفجر ( فکه – چزابه ) به منطقه رفتند و در این شناسایی چون سالار کربلا، غریبانه جان سپردند و با خون خود کربلای فکه را گلگون کردند.

برگی از دفتر خاطرات شهید

نماز اول وقت

برای ترمیم سنگرها رفته بودیم که وقت نماز شد. شهید باقری گفتند: اول نماز بخوانیم. یکی از بچه ها گفت: اینجا خطرناک است، بهتر است وقتی به جای امنی رفتیم نماز بخوانیم. شهید باقری در جواب گفتند: کسی که به جبهه می آید نماز اول وقت را رها نمی کند. سپس خود شروع به خواندن نماز کرد. آتش دشمن بر سر ما لحظه ای قطع نمی شد. ما وحشت زده شده بودیم ولی او به آرامی و بدون عجله نمازش را می خواند. نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود.

ساده زیستی

شب بعد از شهادت آن بزرگ سردار سپاه اسلام به منزلش که در دزفول اجاره کرده بود رفتم . خانه کوچکی بود، وسایل اتاقش محدود می شد به یک زیلو، دو پتو و چند لباس که برای همسر و فرزندش بود. با دیدن این وضع گریه ام گرفت. باورم نمی شد که زندگی یک فرمانده لشگر این چنین ساده باشد.

صرفه جویی

از منطقه عملیاتی که برمی گشتیم، یک نفر نظرمان را جلب کرد. او فشنگ هایی را که روی زمین ریخته شده بود، جمع می کرد و در داخل سطلی که در دست داشت، می ریخت. تعجب کردیم چون در اوضاعی که بچه ها حتی یک تانک عراقی را نادیده می گرفتند و اسلحه های زیادی را که در اطراف ریخته شده بود رها می کردند، این فرد چرا فشنگ ها را جمع می کند؟ جلوتر رفتیم شهید حسن باقری بود. وقتی متوجه نگاههای متعجب ما شد رو به ما کرده و گفت: حیف است اینها روی زمین بماند، باید علیه صاحبانش بکار گرفته شود.

احساس مسئولیت

هنگامی که همسرش را به بیمارستان برده و منتظر تولد فرزندش بود. از تهران تماس گرفتند و به او گفتند که جلسه مهمی در پیش است، لذا خوب است که ایشان نیز برای شرکت در جلسه به تهران بروند. همین که متوجه شدم قصد حرکت به تهران را دارد به او گفتم: شما امروز بچه دار می شوید، بهتر است اینجا بمانید، شاید وجودتان لازم باشد. ولی ایشان در جواب گفتند: خدایی که بچه داده خودش هم کارهایش را انجام می دهد در ضمن بیمارستان هم پزشک دارد و هم پرستار نیازی به من نیست سپس بدون هیچ معطلی راهی تهران شد. همانطور که گفته بود در تولد فرزندش هیچ مشکلی پیش نیامد .

مسئولیت ها

– جانشین فرماندهی یگان زمینی سپاه پاسداران

– فرماندهی قرارگاه مشترک عملیاتی

– فرماندهی لشگر نصر سپاه

– فرمانده قرارگاه کربلا

گزیده ای از وصیت نامه شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری)

در این موقعیت زمانی و مکانی، جنگ ما جنگ کفر است و هر لحظه مسامحه و غفلت، خیانت به پیامبر (ص) و امام زمان (عج) و پشت پا زدن به خون شهداست.ملت ما باید خودش را آماده هر گونه فداکاری بکند. در چنین میدان وسیع و این هدف رفیع انسانی و الهی جان دادن و مال دادن و فداکاری امری بسیار ساده و پیش پا افتاده است و خدا کند که ما توفیق شهادت متعالی در راه اسلام و با خلوص نیت پیدا کنیم. در مورد درآمدها چیزی به آن صورت ندارم. همین بضاعت مزجاه را هم خمسش را داده ام و بقیه را هم در راه کمک رساندن به جنگجویان و سربازان اسلام با سپاه کفر خرج کنند. غلامحسین افشردی ساعت ۱۲ شب ۲۷/۷/۵۹ اهواز

شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) فرزند مجید محل ولادت – تهران  سال ولادت – ۱۳۳۴/۱۲/۲۰ محل شهادت – فکه سال شهادت – ۱۳۶۱/۱۱/۰۹ محل دفن – گلزار شهدای بهشت زهرا (س) تهران –قطعه ۲۴

0 دیدگاه

افزودن دیدگاه جدید

CAPTCHA
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.